نامههایی از یک نویسنده جوان
-
فهرست موضوعاتی برای تمرین نوشتن
دوست خوب من! برای هر نویسندهای پیش میآید که وقتهایی احساس کند ذهنش تهی است. بهخصوص اگر مدتی به نوشتن گذرانده، دستش گرم شده باشد، اما هر چه در چنته داشته روی کاغذ آورده باشد. پس ممکن است خیلی وقتها قلمبهدست بنشیند بیآنکه موضوع خاصی در ذهنش برای نوشتن بالا بیاید. ذهن آدمی را هم […]
ادامه مطلب -
با زبان معیار بنویس
سلام دوست خوبم. گذاشتم تا آنجا که در توان داری با نوشتن اُخت شوی. نمیدانم در حال حاضر رابطهات با نوشتن چطور است؟ اما اگر آزادنویسیهای روزانه را جدی گرفته باشی فکر میکنم راحتتر از طریق قلمت بتوانی حرف بزنی. هراسات ریخته باشد و تا حد خیلی زیادی ذهن و دلت آسوده و سبک شده […]
ادامه مطلب -
نوشتن کار سادهای است اگر…
دوست خوبِ من! سلام دیشب کتاب «روایت روزگار» از دکتر قهرمان شیری را که درباره شناختنامهی محمود دولتآبادی است، میخواندم. امشب تصمیم گرفتم نامهام را با گزیدهای مهم و قابلتوجه از آن کتاب شروع کنم. محمو دولتآبادی دربارهی وضعیت محیطی مطالعه کردنهایش میگوید: «شما میدانید که من در چه حالتی کتاب میخواندم؟ من در سرمای […]
ادامه مطلب -
در آزادنویسیهایت آزادبنویس
دوست خوب من! حتم دارم که از نامهی قبلی تا هم اکنون که زمان زیادی وقفه افتاده است نوشتهای که «چرا میخواهی نویسنده شوی.» میدانم که سردرگمی. درست مثل وقتی که خودم در ابتدای راه نویسندگی ایستاده بودم و نمیدانستم باید از کجا شروع کنم. درست شبیه به کلاف سر درگمی که سرش را نمییافتم. […]
ادامه مطلب -
مهمترین پرسش در آغاز نویسندگی
دوست خوب من! من یک نویسندهام. یک نویسندهی جوان. جوانی نه به آن معنا که سنام کم است. نه. بلکه به این معنا که زمان زیادی نیست وارد حرفهی نویسندگی شدهام. میگویم حرفه. بله نویسندگی یک حرفه است. حرفهای که پا گذاشتن در آن امری است بسیار خطیر. دنیایی که نه سر دارد و نه […]
ادامه مطلب